کرمان شهر بيکران



استان پهناور کرمان که اينک بزرگترين استان ايران است و به قول مرحوم همايون «يگانه خطه خوش آب و خوش هواست»،در ناحيه ای کويری و کم آب قرار دارد.اما در کوهپايه ها و درّه های سرسبز و خرم بعضی روستاهايش آب و هوای بهشتی ،تماشاگران را به سوی خود می خواند و تنوع آب و هوايی آن در جهان کم مانند است؛ به طوری که تقريباً تمام آب و هواها، از گرمسيزری تا سردسيری ،تا بيابانی و مديترانه ای را می توان در پهنه ی گسترده ی اين ديار ديد.تمدن ديرينه ، مردمان هنرمند و پر استعداد ، مواريث فرهنگی و ابنيه ی تاريخی و باستانی ، اقوام و مليت های مختلف و امکانات بالقوّه ی فراوان ، تمايز ويژه ای برای اين سرزمين به وجود آورده است.
کرمان اگر چه از روزگاران کهن تا کنون از جنگها و بلايای طبيعی آسيب ديده است، اما به همت مردمان سختکوش،مهربان،صبور و قانع در مبارزه با حکام حکومت های مستبد و حوادث و بلايای طبيعی و طبيعت نا موافق و خشکسالی ها و ... در نبردی مداوم ،همواره پيروز گشته و از اين رهگذر چهره های درخشان بی فروغی در عرصه های علم ، ادب، فرهنگ ، هنر ،دين،مذهب،اقتصاد ، سياست، و .... در طول تاريخ، آسمان علم و فضل اين ديار منوّر کرده اند.
قبل از آمدن آريائی ها،در اين سرزمين ،تمدن های متعدد توسط مردمان بومی به وجود آمده بود که به عنوان نمونه تمدن بزرگ اَرَت درکناره های حاصلخيز هليل رود ،قسمتی از جنوب کرمان رازينت می داده ، اين تمدن اکنون با نام شهر دقيانوس تمام فرضيه ها و نظريات کارشناسان و صاحب نظران تاريخ و باستان شناسی درباره ی خاستگاه اولين تمدن های جهان را دگرگون کرده و بعيد نيست ايالت باستانی کارمانيا(کرمان امروزی) به عنوان اولين جايگاه پيدايش تمدن در جهان باستان شناخته شود.
به روايت منابع ، در عهد هخامنشيان ايالت کرمان از اهميت بسياری برخوردار بوده در لوحه ی زرين تخت جمشيد نوشته اند:«چوب ساختمان های کاخ تخت جمشيد را از کرمان آورده اند» و نکات مهم ديگری در لوحه های گلی تخت جمشيد به دست آمده که با خط ميخی نوشته هايی درباره کرمان دارد.
در پايان حکومت هخامنشيان ايالت کرمان نيز مثل ديگر ايالت ها،مورد تهاجم اسکندر مقدونی و سپاهيانش واقع گرديد .توقف دو ماهه ی فاتح مقدونی ،خسارات سنگينی بر کرمان و مردمانش وارد آورد، پس از اين نيز کرمان در معرض قتل عام و چپاولگری های جهانگشايان و غارتگران بيگانه قرار گرفت و آخرين يورش ويرانگر همراه با قتل عام و اعمال شنيع غير انسانی را بنيانگذار سلسله ی قاجار، آقا محمد خان ، در سال 1209 هجری قمری انجام داد که قصه ی پر غصه اش مشهور است.
از نکات قابل توجه در تاريخ کرمان اين که ، هيچ گاه کرمان به همسايگان خود تجاوز ننموده و ديگر آن که تمام مهاجمان پيروز،پس از تشکيل دادن حکومت ،در اجتماع مردم کرمان ،آن چنان تحت تأثير فرهنگ غنی و ريشه دار کرمان قرار گرفتند که بتدريج محو شدند؛و پادشاهان محلی سلجوقی و قراختايی خود را از کرمانی ها کرمانی تر می دانستند و عادات و آداب و رسوم و سنتها و فرهنگ بومی کرمان را پذيرفتند؛بنابراين،اگر قول ژان اوبن را بپذيريم که گفته :«هرکس تاريخ کرمان را خوب مطالعه کند،شايد راهی به فلسفه ی تاريخ عالم ببرد»سخن به گزاف نگفته است.
اين سرزمين کم باران با مساحتی به اندازه کشور فرانسه ، به رغم خشک سالی های متوالی،هرگز در برابر ناملايمات کمر خم نکرده و توليد بخش قابل توجهی از محصولات باغی و زراعی کشور را از برکت زمين های حاصلخيز و تنوع آب و هوا و همت مردمان باهوش و پر تلاش به خود اختصاص داده و نقش ارزنده ای در صادرات خرما،پسته،مرکبات ،ميوه ، خشکبار و ديگر محصولات کشاورزی دارد.
جاذبه های گردشگری متعدد طبيعی و تاريخی در سراسر استان پهناور کرمان و تمدن های باستانی جيرفت، شهداد ، بم ، سيرجان و ... ، امکان جذب ميليونها جهانگرد خارجی و گردشگر داخلی را مهيا ساخته است و به همين دليل باستان شناسان بهشت خود را در کرمان يافته اند .صنايع دستی استان مانند قالی ،گليم ، پته شهرت جهانی دارد.
همچنين معادن گرانبهای مس،زغال سنگ ، سنگ آهن ، تيتانيوم و سنگ های ساختمانی و انواع ديگر معادن ، کرمان را به بهشتی ديگر برای طالبان معدن و صنعت در آورده است.
با نگاهی گذرا به تاريخ گذشته ی ايران می توان دريافت که مردم اين استان به رغم کمبودها و مشکلات و بی مهری های حکومتهای قرون و اعصار ، تقريباً در تمامی عرصه ها و رخدادهای سياسی و اجتماعی و فرهنگی حضوری گسترده داشته و به قول استاد باستانی پاريزی ، درگير و دارهای انقلابات تاريخی ايران ، کرمانی ها همواره نقشی مهم داشته اند.
از قضايای نقل خلافت از بنی اميه به بنی عباس -پنجاه سال پيش از ابومسلمی - نخستين لعن که بر منبر بر بنی اميه شد در کرمان بود ، گرفته تا جدال کرمانی ها با سلطان محمود غزنوی و پسرش سلطان مسعود ،تا ايستادگی مردم کرمان در برابر اتابکان فارس،اتابکان يزد،اتابکان خراسان ، خوارزمشاهيان و بالاخره حکام مغولی - با ذکر اين نکته که اين مبارزه ها همه جا صورت مقاومت منفی داشت- بعد از حمله ی مغول ،اولين پرچم عليه تعصبات و سخت گيری های امير محمد مظفری در کرمان بلند شد.عمل شيخ الاسلام کرمانی در دوره ی صفويه ،شايد نخستين بانگ اعتراض به اسبداد شاه سليمان بوده باشد.همراهی کرمانيان با لطفعلی خان زند و ايستادگی در برابر آقا محمد خان نيز کاملا روشن و مبرهن است و اگر قرن اخير را نيز مورد بررسی قرار دهيم ، به عنوان نمونه می توان انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی ايران را نام برد که در هر دو مورد ،کرمانی ها نقش مهمی ايفا کرده اند.مردم اين ديار به مانند مردم ديگر شهرهای ايران -و حتی درمقاطعی بهتر و زيبنده تر از ديگر نقاط - تعادل در خور تحسينی با اقليت های دينی و مذهبی داشته و گروههای کوچک و فرقه های مختلف را در مجاورت محل زندگی خود پذيرفته و درگيری متعصبانه به وجود نياورده اند.
کرمانيان در نهضت مشروطيت سهم عمده و به سزايی داشتند.روحانيت آگاه و چهره های درخشان و مبارز و بيداری همچون آيت الله حاج ميرزامحمد رضا احمدی،ميرزا رضای کرمانی،شيخ احمد روحی،ناظم الاسلام و مجد الاسلام ، پيشگام اين مبارزات بودند . در دوران انقلاب اسلامی و حماسه ی دفاع مقدس نيز مردم خداجوی کرمان در همه ی صحنه ها حضور چشمگير داشته اند و با حماسه آفرينی ها و رشادت ها ی خود برگ زرينی بر تاريخ درخشان اين مرز و بوم اضافه نموده اند .غيور مردان و شير زنان کرمان با تقديم 6900 شهيد ، 1300 آزاده ، و بيش از 1700 جانباز ، شايستگی و وفاداری خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی ، به خوبی به منصه ی ظهور رسانيده اند.



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره